دسته : زبان و ادبیات فارسی
فرمت فایل : word
حجم فایل : 299 KB
تعداد صفحات : 129
بازدیدها : 415
برچسبها : پروژه تحقیق مبانی نظری
مبلغ : 8500 تومان
خرید این فایلپایان نامه کارشناسی ارشد (M.A.)
«رشته زبان و ادبیات فارسی»
منهّیات در مثنوی معنوی (دفتر اول، دوم، سوم)
چکیده:
از دوران باستان ایران مهد پرورش ادب و فرهنگ اصیل بین جوامع بوده است.چنان که از شواهد به جای مانده به این دوران مشهود است در همه کتب کهن تمام سعی کاتبان بر تعلیم و تربیت مردم و شناساندن فرهنگ ناب ایرانی به تمامی جوامع آن روزگاران بوده است،ادیبان و مشاهیر ایران در میان تمام ملل به فهم و درایت معروف بوده اند چنان که در این دوران نیز، کتب قدیمی ما در کشورهای غربی در حال تدریس است.
یکی از پرچم داران این ادب وهنر ایرانی مولانا است که در میان اغلب فرقه های مردمی این جهان دارای احترام خاصی است، چنان که اغلب مضامین شعری وی همچون قران کریم بسیار آموزنده است و بسیار مددکار، مولانا در آثار خود همیشه تلاش در بهبود حال زندگانی مردم را دارد
و خود را همانند کسی میداند که به هدایت مردم گمارده شده است، لذا در گفتار خود همیشه راه اعتدال را در پیش میگیرد و در پند و نصیحت از سایر ادبا پیشی گرفته است؛ چنان که همه اموراتی که در زندگی انسان میتواند برای وی مشکل ساز باشد را با شواهدی بسیار و زیبا به خواننده توضیح میدهد و راه مقابله با آن را نیز در گوش شنونده زمزمه میکند،در این پایان نامه سعی کرده ام تا تمام منهیّات مولانا در سه جلد اول مثنوی وی مورد بررسی و تحقیق قرار دهم، غرض از منهیات همان مفاهیمی است که مولانا در آثار خود خواننده را از آنها نهی و منع کرده است و اجرای آن احکام را برای شخص مشکل ساز قلمداد میکند و مخاطب را به بیزاری از آنها امر میکند، مفاهیمی مانند؛ نفسپرستی، پر خوری، خشم، شهوت، کینه، طمع، ریا، تکبر و مفاهیم مرتبط با اینها که زندگانی و موجودیت هر فردی را می تواند به مخاطره بیاندازد و باعث آزار و اذیت دیگران شود.پس در این پایان نامه هدف ما بررسی و تحلیل این محدودیت ها و منهیات در آثار این شاعر گرانقدر میباشد.بدین صورت که تمامی منهّیات شرعی و اجتماعی از سه جلد اول جدا خواهد شد و همراه با توضیح کامل در باب آنها تقریر خواهد شد،و با تشویق مردم به مطالعه آن، به جامعه ای سالم می توان امیدوار بود.
کلید واژگان: مولوی، منهیّات، مثنوی، فرهنگ ایرانی.
مقدمه:
مولانا
درباره مولوی بسیار گفته اند و حکایات متعددی را به او منسوب کرده اند،اما آثاری وجود دارد که تا حدودی زندگی و رویداد های تعیین کننده سر نوشت عجیب او را مشخص می سازد.نامش محمد و لقبش در دوران حیات خود جلال الدین و گاهی (خداوندگار) و مولانا بوده است و لقب مولوی در قرن های بعد از نهم برای وی به کار رفته است و ادب نام های مولوی و مولانا و ملای روم و مولوی رومی و مولانای روم و جلال الدین محمد رومی و بلخی شهرت یافته است.وی در سال 604 هجری در بلخ ولادت یافت.(پدرش بهاء ولد648-543) ملقب به سلطان العلماء هم از روءسای شریعت بود و هم از روءسای طریقت(شمیسا،سیروس،1387: 9).یکی از حوادث مهم زندگی وی،سفر مولوی و خانواده اش و مقیم شدن در قونیه بود.در سال 617،سلطان العلماء به همراه خانواده اش از بلخ مهاجرت کردند.حکایت مشهوری که در طی این سفر روایت شده است این است که روزی عطار، مولوی را دید و درباره مولوی به پدرش گفت (این فرزند را گرامی دار، زود باشد که از نفس گرم آتش در سوختگان عالم زند)(صفا،ذبیح الله،1332: 451).
در طول این سفر آنها مدتی را در وخش و سمرقند گذرانیدند.سپس به حج رفتند و نیشابور را دیدند و به بغداد رسیدند. مدتی در حجاز ماندند و هنگام بازگشت مکه چندی نیز در شام بودند. چند سالی را نیز در لارنده به سر بردند که در همین شهر،جلال الدین با گوهر خاتون،دختر شرف الدین لالا، ازدواج کرد. پس از آن بهاء ولد به قونیه رفت و در همان جا وفات یافت (زرین کوب،1343، 228 ).
مولوی پس از فوت پدر،در سن 24 سالگی به تدریس و وعظ پرداخت و سپس ،سید برهان الدین محقق ترمذی که از شاگردان و مریدان سلطان العماء بود به قونیه آمد.و مولوی شاگرد و مرید وی گشت و بر اثر این ارادت،با معارف و علوم عرفانی مأنوس شد.
و پس از آن نیز با سفر به حلب و دمشق مطالعات خود را گسترش داد،گفته شده است که برهان محقق،پس از آن که به تربیت مولوی پرداخت و او را کامل و تمام عیار دید،دست از تدریس برداشت و گوشه گیری کرد.و سر انجام در سال 628 در گذشت.زندگی مولوی از همین جا رنگی دیگر به خود گرفت.
استادی که مولوی از چشمه دانش او جرعه ها نوشید،وفات یافت و مولوی پس از جستجو و کندوکاو سر انجام خود را در میان متشرعان و فقیهان و دانشمندانی که به اندک جاه و مقام دنیا دل خوش کرده اند تنها دید.بیراه نیست اگر بگوییم در وجود مولوی آتشی برای دیدن شخصی شعله گرفت تا درون چند توی او را به او بشناساند.و اگر بگویم او در انتظار عشقی به غایت بزرگ بود تا حقیقت برا و روشن شود،باز
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده: 1
مقدمه: 2
فصل اول:کلیات تحقیق
1-1.اهداف تحقیق 10
1-2.پیشینه تحقیق 11
1-3.روش تحقیق 13
فصل دوم:مبانی نظری تحقیق
2-1.نگاهی به ادبیات کلاسیک ایران با درون مایه پند و تعلیم 15
2-1-1.مثنوی و تربیت و فرهنگ جهان اسلام 16
2-1-2.مثنوی و نقش جوانان در به کارگیری آموزه های آن 17
2-1-3.مثنوی و زندگی ما 17
2-1-4.ایران و ایرانی و مثنوی 18
2-1-5.ما از مثنوی چه می آموزیم؟ 18
2-1-6.ایران و مثنوی 19
2-1-7.استحکام پایه های گفتاری و استحکامی مثنوی 19
2-1-8.مسیر و اهداف مثنوی 20
2-2. معنی و مفهوم نهی از منکر و امر به معروف 21
2-2-1. منهّیات 23
2-2-2. ماهیّت مثنوی و ضرورت نهی 23
2-2-3.هوا پرستی عامل اصلی کج روی 31
2-2-4.نظر قرآن کریم درباره حدود شرعی و منهّیات الهی 32
2-2-5.امّت برتر 33
2-2-6.مراتب نهی از منکر 34
2-2-7. تعلیم و تربیت 35
2-2-8.ماهیت گناه از دیدگاه مولوی 36
2-2-9.شکوه از کژ فهمی مخاطبان 39
2-3.نهی در طول تاریخ 39
2-3-1. امر به معروف و نهی از منكر از نگاه معصومین(ع) 40
2-3-2.نهی از منکر از نگاه شاعران و اهل قلم 41
2-3-3.نمونه های نهی در شعر شاعران 42
2-3-4.بازتاب مثنوی در دنیا و نهی کلی 42
2-3-5.هفت نصیحت مولانا،امری به نهی 43
2-3-6.حکایات و داستآنهای مثنوی و نکته های آموزنده آن 44
2-3-7. مثنوی در حوزه ی خراسان و پیروان آیین 45
2-4.پیام و انتظارات مثنوی 46
2-4-1.آینه ی تمام قد زندگی 46
فصل سوم:بحث و نتایج
3-1.نفس پرستی 48
3-1-1.خشم 51
3-1-2.شهوت و هوس 51
3-1-3.کینه 54
3-1-4.بخل 54
3-1-4-1. بخل از منظر آیات و روایات 55
3-1-5.طمع 56
3-1-6. ریا 58
3-1-7. تکبر 59
3-1-8.حسد 60
3-1-9.جاه دوستی 61
3-1-10. گمان و سوء ظن 63
3-1-11.بدخویی 64
3-1-12.نا امیدی 65
3-1-13.نفس امّاره 66
3-1-14.صفات مادی و دنیوی 67
3-1-15.فضولی 68
3-1-16.انتظار بی جا داشتن 69
3-1-17.تهمت 69
3-1-18.تمسخر 70
3-1-19.ستم 71
3-1-20. فریب و حیله 72
3-1-21.لاف زنی 73
3-1-22. رازگویی 74
3-1-23.تأخیر امور 76
3-1-24. تقلید 77
3-1-25. عدم سلوک بر پیر 79
3-1-26. عشق به امور فانی 80
3-1-27.مصاحب بد 82
3-1-28: ظاهر بینی و در بند صورت 83
3-1-29. استعانت از غیر خدا 84
3-1-30.گریه و زاری 85
3-1-31.شکمبارگی 86
3-1-32.غرور و خود بینی 87
3-1-33.تفرقه 89
3-1-34.تملق و چاپلوسی 90
3-1-35.نا امیدی از رحمت الهی 90
3-1-36.تعجیل در کار 91
3-1-37.نفاق 92
3-1-38.مبارزه با قضا و قدر و حکم الهی 93
3-1-39.یاوه گویی 94
3-1-40.قیاس اشتباه 95
3-1-41. اعتماد 98
3-1-42.سلطه¬گری 99
3-1-43.خواب 99
3-1-44.تنبلی 100
3-1-45.جهل و نادانی 100
فصل چهارم:نتیجه گیری و پیشنهادات
4-1.نتیجه گیری 103
4-2.پیشنهادات 108
منابع و مأخذ 109
چکیده انگلیسی 111